جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بهانه گیر: (تعداد کل: 1)
بهانه گیر
[بَ نَ / نِ] (نف مرکب) بهانه جو. بهانه طلب. (فرهنگ فارسی معین).
-امثال: علی بهانه گیر است؛ بر کسی اطلاق کنند که برای انجام هر کاری عذری آورد.
-امثال: علی بهانه گیر است؛ بر کسی اطلاق کنند که برای انجام هر کاری عذری آورد.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.